- نعره برآوردن (عِ زَ دَ)
غریو کشیدن. بانگ زدن. فریاد کشیدن:
چو رستم شنید این سخنها تمام
برآورد یک نعره و گفت نام.
فردوسی.
شوریده ای که در آن سفر همراه ما بود نعره برآورد و راه بیابان گرفت. (گلستان سعدی)
چو رستم شنید این سخنها تمام
برآورد یک نعره و گفت نام.
فردوسی.
شوریده ای که در آن سفر همراه ما بود نعره برآورد و راه بیابان گرفت. (گلستان سعدی)
